-
نفسم گرفت ازین شب در این حصار بشکن در این حصار جادویی روزگار بشکن
پنجشنبه 27 آذرماه سال 1393 14:24
نفسم گرفت ازین شب در این حصار بشکن در این حصار جادویی روزگار بشکن چو شقای از دل سنگ برآر رایت خون به جنون صلابت صخره ی کوهسار بشکن تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن ... سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی؟ تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن بسرای تا که هستی که سرودن است بودن به ترنمی دژ...
-
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
پنجشنبه 27 آذرماه سال 1393 14:22
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی به چه دیر ماندی ای صبح که جان من برآمد بزه کردی و نکردند موذنان ثوابی نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابی نفحات صبح دانی ز چه روی دوست دارم که به روی دوست ماند که برافکند نقابی سرم از خدای خواهد که به پایش اندرافتد که در...
-
مرا معلم عشق تو شاعری آموخت
پنجشنبه 27 آذرماه سال 1393 14:19
معلمت همه شوخی و دلبری آموخت جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت غلام آن لب ضحاک و چشم فتانم که کید سحر به ضحاک و سامری آموخت تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین به چین زلف تو آید به بتگری آموخت هزار بلبل دستان سرای عاشق را بباید از تو سخن گفتن دری آموخت برفت رونق بازار آفتاب و قمر از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت همه...
-
زن خوب فرمانبر پارسا
پنجشنبه 27 آذرماه سال 1393 14:17
زن خوب فرمانبر پارسا کند مرد درویش را پادشا برو پنج نوبت بزن بر درت چو یاری موافق بود در برت همه روز اگر غم خوری غم مدار چو شب غمگسارت بود در کنار کرا خانه آباد و همخوابه دوست خدا را به رحمت نظر سوی اوست چو مستور باشد زن و خوبروی به دیدار او در بهشت است شوی کسی بر گرفت از جهان کام دل که یکدل بود با وی آرام دل اگر...
-
شبی دعوتی بود در کوی من
پنجشنبه 27 آذرماه سال 1393 14:16
شبی دعوتی بود در کوی من ز هر جنس مردم در او انجمن چو آواز مطرب برآمد ز کوی به گردون شد از عاشقان های و هوی پری پیکری بود محبوب من بدو گفتم ای لعبت خوب من چرا با رفیقان نیایی به جمع که روشن کنی مجلس ما چو شمع؟ شنیدم سهی قامت سیمتن که میرفت و میگفت با خویشتن محاسن چو مردان نداری به دست نه مردی بود پیش مردان نشست سیه...
-
آهن و فولاد هر دو از یک کوره می آیند برون آن یکـی شمشــیر گـردد آن دگـر نعل خـر است
پنجشنبه 27 آذرماه سال 1393 13:54
مایــه اصـل و نســب در گردش دوران زر است متصل خون می خورد چوبـی که صاحـب جوهر است آهن و فولاد هر دو از یک کوره می آیند برون آن یکـی شمشــیر گـردد آن دگـر نعل خـر است دود اگــر بالا نشیند کسر شــاءن شعله نیست روی دریـا خـس نشـیند قعـر دریا گوهـر است نا نجیبـی گـر کـه دارد رخت و دارائی و زور چون جوان ماند زیـرش اسـب و...
-
دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
چهارشنبه 26 آذرماه سال 1393 10:52
دوستان شرح پریشانی من گوش کنید داستان غم پنهانی من گوش کنید قصه بی سر و سامانی من گوش کنید گفتگوی من و حیرانی من گوش کنید شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی روزگاری من ودل ساکن کویی بودیم ساکن کوی بت عربده جویی بودیم عقل ودین باخته دیوانه رویی بودیم بسته سلسله سلسله مویی بودیم کس درآن سلسله...
-
چرا عشق جز دمشق قافیهای نداشت
یکشنبه 2 آذرماه سال 1393 21:13
کودکان گریان و خیابانهایی همرنگ کوچههای مدینه خیابانهایی همرنگ کوچههای مدینه و کودکان گریان آتش! آتش! آتش! آتش در همه سو خیمه زده است چه میبینم خدایا آه ! شام غریبان کربلا را به یاد میآورد در هلهلۀ سران عرب در هلهلۀ برادرانی که با شنا در میادین نفتی، ناشنوا شدهاند سران عرب یک قرن با اسرائیل مذاکره کردند نشستند...
-
می ترسم مذاکرات آخر ژنو درست مثل بازی آرژانتین باشد
یکشنبه 2 آذرماه سال 1393 16:09
می ترسم مذاکرات آخر ژنو درست مثل بازی آرژانتین باشد با آن همه دوام که آوردیم درست در دقیقه ی آخر ناگاه کسی مثل مسی بیاید و کار را تمام کند می ترسم بعد بازی عراقچی دوباره تبلت اش را بیرون بیاورد تا به یادگار فیلم بگیرد و کاپیتان ظریف کراوات جان کری را به یادگار بگیرد و ما بی خود به خیابان بریزیم و جشن باخت بگیریم...
-
مگر آن سوتراست از این تمدُّن،روستای تو
جمعه 30 آبانماه سال 1393 00:20
تمام خاک را گشتم به دنبال صدای تو ببین باقیست روی لحظه هایم جای پای تو اگر کافر، اگر مؤمن به دنبال تو می گردم چرا دست از سرِ من برنمی دارد هوای تو صدایم از تو خواهد بود اگربرگردی ای موعود پر از داغ شقایق هاست آوازم برای تو تو را من با تمام انتظارم جستجو کردم کدامین جاده امشب می گذارد سربه پای تو نشان خانه ات را از...
-
مرا مفاهمه با دیوها نیازی نیست
شنبه 17 آبانماه سال 1393 14:12
سخن، کدام سخن، التیام درد من است؟ کدام واژه جواب سلام سرد من است؟ سلام من که در آشوب فتنهها یخ کرد به لطف اهل هوا، اصل ماجرا یخ کرد به لطف باد هوا، قد سروها خم شد به یمن فتنه ی دنیا، بهای ما کم شد سلام من که سلام فرشتگان خداست سلام من که به دور از محاسبات شماست به لطف اهل هوا رودخانه طغیان کرد نگاه های تاسف مرا...
-
نگاهی به مثنوی تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما
شنبه 10 آبانماه سال 1393 15:31
نگاهی به یک مثنوی از علی معلم اغراق نیست اگر بگوییم که مثنوی «تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما» از شاخصترین آثار علی معلم دامغانی و در عین حال از آثار ماندگار عاشورایی در عصر حاضر است، هم به واسطة محتوای جهتبخش و هم به اعتبار آرایههای صوری آن. در این یادداشت، میکوشیم که به اجمال از ویژگیهای صوری و محتوایی آن...
-
روزی که در جام شفق مل کرد خورشید
شنبه 10 آبانماه سال 1393 15:27
روزی که در جام شفق مل کرد خورشید بر خشک چوب نیزهها گل کرد خورشید شید و شفق را چون صدف در آب دیدم خورشید را بر نیزه گوئی خواب دیدم خورشید را بر نیزه؟ آری اینچنین است خورشید را بر نیزه دیدن سهمگین است بر صخره از سیب زنخ بر میتوان دید خورشید را بر نیزه کمتر میتوان دید در جام من می پیش تر کن ساقی امشب با من مدارا بیشتر...
-
ای جـوهـر سـرداری سـرهـای بـریـده وی اصـل نمیـرنـدگـی نسـل نمیـران
شنبه 10 آبانماه سال 1393 15:24
ای خون اصیلت به شتکها ز غدیران افشانده شرفها به بلندای دلیران جاری شده از کربوبلا آمده و آنگاه آمیخته با خون سیاووش در ایران تو اختر سرخی که به انگیزهی تکثیر ترکیـد بر آیینهی خورشیدضمیران ای جـوهـر سـرداری سـرهـای بـریـده وی اصـل نمیـرنـدگـی نسـل نمیـران خرگاه تو میسوخت در اندیشهی تاریخ هربار که آتش زده شد...
-
تدبیر را و امید را
شنبه 24 خردادماه سال 1393 10:27
و بی گمان اگر داعش بیاید و در سامرا جولان دهد بعضی وزیرهای علوم در بعضی نقاط جهان بی خیال داعش و کربلا در کار مهره چینی خود هستند منظور من شاید وزیر علومی باشد در بورکینوفاسو و بی گمان اگر داعش بیاید و در نجف جولان دهد بعضی وزیرهای خارجه بعضی نقاط جهان همچنان لبخند می زنند و از هفت روز هفته شان شش روز را با پنج بعلاوه...
-
هفته سوراخ شعری از یدالله رویایی
سهشنبه 27 اسفندماه سال 1392 13:50
رویایی شاعری که نامش چند هفته ایست در اخبار کشور مطرح شده به دلیل توسعه فرهنگی ای که دولت به دنبال آن است از همین رو یک شاهکار !!!؟؟ از این جناب در ادامه آمده است هفته ی سوراخ شنبه سوراخ یکشنبه سوراخ دوشنبه سوراخ سوراخ سه شنبه سوراخ سوراخ سوراخ چهارشنبه حرکت سوراخ ها پنجشنبه سوراخ ها همه روی راه جمعه همه سوراخ ها در...
-
چه شد که یاس من آشفته است و تاب ندارد؟
سهشنبه 20 اسفندماه سال 1392 17:52
چه شد که یاس من آشفته است و تاب ندارد؟ سؤال بحث برانگیز من جواب ندارد چقدر دور خود از درد و آه و ناله بپیچد گل بهاری من تاب پیچ و تاب ندارد چه رفته بر سر او این چه اتفاق غریبی ست که قرص صورت او طاقت نقاب ندارد جهان شب زده در خواب غفلت است به هر حال چرا که درک درستی از آفتاب ندارد اگر بخواهد و نفرین کند چه جای تعجب؟...
-
محمود بیا روحانی بیچاره کرده مارا
سهشنبه 29 بهمنماه سال 1392 21:42
دل میرود زدستم صاحبدلان خدارا محمود بیا روحانی بیچاره کرده مارا کو اب و برق مفتی کو اون کلید که گفتی هرگز ندیده ملت تحریم به این کلفتی
-
راهی شدیم سوی هدف در صف سبد
سهشنبه 29 بهمنماه سال 1392 21:40
راهی شدیم سوی هدف در صف سبد یک صف دو صف هزار و صد در صف سبد شکر گذاری که عصر گدا پروی گذشت شد دوره غرور و شرف در صف سبد خرم شده است و سبز سراپای مملکت از بس که سبز گشته علف در صف سبد تقسیم می کنند هم اکنون سبد سبد تدبیر، امید، شور، شعف در صف سبد یک شانه تخم مرغ هم آذوقه می دهند شد عمرمان اگر چه تلف در صف سبد
-
هر سه تایش هزار تومان است مفت و ارزان، کلید روحانی
سهشنبه 29 بهمنماه سال 1392 21:35
درد و درمان، کلید روحانی سخت و آسان، کلید روحانی خضر دوران، جناب روحانی آب حیوان، کلید روحانی مرد و زن هر دو عاشقش هستند حور و غلمان، کلید روحانی دست رعیت کلید روحانی دست سلطان کلید روحانی نرسد ناگهان-زبانم لال- دست شیطان کلید روحانی در تمامی عرصهها بیشک مرد میدان، کلید روحانی به نبرد ایستاده لشگر قفل با دو گردان...
-
در خانه ما رونق اگر نیست صفا هست
سهشنبه 29 بهمنماه سال 1392 21:32
در خانه ما رونق اگر نیست صفا هست» / اما کسی از بنده نپرسیده چرا هست؟! یک علتش این است که در کوچه پشتی / همسایه فرهیختهای مثل شما هست! یک علتش آن است که در هیچ مکانی / آن قدر صفا نیست که در خانه ما هست کمبود نداریم در این خانه که هر قدر / لازم بشود داخل این خانه هوا هست از حیث ادای صدقه هیچ غمی نیست / از بس که سر راه...
-
نه مگر من رییسِ جمهورم؟
سهشنبه 22 بهمنماه سال 1392 16:18
هیچ قولی نمی دهم به کسی پس خیالم از این جهت تخت است قول دادن به هر کس و ناکس به خدا واقعاً کمی سخت است رای خود را اگر به من بدهید مملکت رو به راه خواهد شد هرچه دارید می شود آزاد! رنج هاتان رفاه خواهد شد مالِ هر کس به خویش مربوط است! با سر و روی تان ندارم کار چون همه خوبِ خوب می دانید چیست مفهوم پوشش معیار در سخن گفتن...
-
آبروی ده ما را بردند !
جمعه 18 بهمنماه سال 1392 11:48
به مناسبت پخش سبد کالا تنها حرفی که میشه زد : آبروی ده ما را بردند ! خدا بیامرزه قیصر رو
-
دسمال من زیر درخت آلبالو گم شده
جمعه 18 بهمنماه سال 1392 11:44
دسمال من زیر درخت آلبالو گم شده سواد داری؟ بی سوادی؟ پس تو .... کی بود کی بود شاعر شعر بالا؟ زود ببره دستشو بالا حالا کی بود میگف خریم ما؟ بی مخ و بی سریم ما؟ بچه بودیم اون زمونا زیر درخت آلبالو دسمال آبی بودش پر از گلابی بودش میتی بودش،علی بودش، با فاطی دنیاهامون یه جوری قاطی پاتی شاعری بود یا که نبود شعری میگف یا...
-
جنگ با دشمن غدّار جگر می خواهد
دوشنبه 14 بهمنماه سال 1392 11:15
جنگ با دشمن غدّار جگر می خواهد مرد می خواهد و تدبیر دگر می خواهد با کلید آمده ای در وسط معرکه ای ... که کمی غیرت و شمشیر و سپر می خواهد با شیاطین سر یک میز نشستید ولی ... حفظ دین کار شما نیست که نر می خواهد خنده کردید به شیطان و به او دل بستید غافل از اینکه تو را زیر و زبر می خواهد حرف جنگ آمده این طور هراسان شده اید؟...
-
تا تو نگاه می کنی کارمن آه کردن است
پنجشنبه 10 بهمنماه سال 1392 23:45
تا تو نگاه می کنی کارمن آه کردن است ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است شب همه بی تو کار من، شکوه به ماه کردن است روز ستاره تا سحر، تیره به آه کردن است متن خبر که یک قلم ،بی تو سیاه شد جهان حاشیه رفتنم دگر ، نامه سیاه کردن است چون تو نه در مقابلی، عکس تو پیش رو نهم این هم از آب و آینه خواهش ماه کردن است ای گل...
-
فتنه خاموش شد اما نهم دی باقی است
یکشنبه 8 دیماه سال 1392 18:46
حجت الاسلام جواد محمدزمانی بال پرواز گشایید که پرها باقی است بعد از این باز سفر، باز سفرها باقی است پشت بتها نشود راست پس از ابراهیم بت شکن رفت ولی باز تبرها باقی است گفت فرزانهای، امروز شما عاشوراست جبهه باقی است، شمشیر و سپرها باقی است جنگ پایان پدرهای سفر کرده نبود شور آن واقعه در جان پسرها باقی است گرچه پیروزی...
-
به «آمریکا» بنگر، ببین قلدری را
سهشنبه 7 آبانماه سال 1392 11:58
به «آمریکا» بنگر، ببین قلدری را در آن رهبرش، کینه اُشتری را «کلینتون» چنان «بوش» کردهست پیشه ستمکاری و مال مردم خوری را شده قلبش از کینه گرد و قلمبه ببین شدت و غایت دل پُری را! بخوان فاتحه بهر نظم نوینش بکن رد چنین شیوه هُرهُری را چه رویی! که دژخیم و جلاد دنیا کند ادعا حرفه دکتری را بگو گر که خواهی شود نامت آدم «برون...
-
بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سهشنبه 7 آبانماه سال 1392 11:57
بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند از همان لحظه که از چشم یقین افتادند چشم های نگران آینه ی تردیدند نشد از سایه ی خود هم بگریزند دمی هر چه بیهوده به گرد خودشان چرخیدند چون به جز سایه ندیدند کسی در پی خود همه از دیدن تنهایی خود ترسیدند غرق دریای تو بودند ولی ماهی وار باز هم نام و...
-
نان ماشینی
شنبه 20 مهرماه سال 1392 17:07
آسمان تعطیل است بادها بیکارند ابر ها خشک و خسیس هق هق گریه ی خود را خوردند من دلم می خواهد دستمالی خیس روی پیشانی تبدار بیابان بکشم دستمالم را اما افسوس نان ماشینی در تصرف دارد ... ... ... آبروی ده ما را بردند ! قیصر امین پور