ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
پاسخ یک نامه
تعارف کردی دوستمان داری
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
آن سوی قلمرو چشمهامان
درختانی ایستادهاند
هزار بار
سبزتر از این جنگل کال
بعد از این جا
اقیانوسی است
آبیتر از زلال
یله در بی کرانگی
چونان ابدیتی بی ارتحال
ای مادران شهید!
سوگوار کهاید؟
دلتنگی تان مباد
آنان درختانند
بارانند
آنان
نیلوفرانیاند
از حمایت دستان خدا برخوردار
آبیاند،
آسمانیاند
نه تو و نه من نمیدانیم
فراتر از داناییاند
روشناییاند
این صنوبران
اگرچه با تبر نفرت افتادند
شبانه شبنماند
صبحگاهان آفتاب
چشمهاشان فانوسی است
در شب توفان
که گره گرد باد را میگشاید
و لبخندشان اقیانوسی است
که تشنگان را
بر میانگیزاند
بیرون این معین محدود
رودی از ستاره جاری است
رودی از شهید
با سکوت همصدا شو
تا بشنوی
پشت آسمان چه میگذرد
ما زمستانیم
بی طراوتِ حتی برگ
آنان
در همیشهای از بهار ایستادهاند
بی مرگ
به یاد شهیدان
سلمان هراتی
در سینه ام دوباره غمی جان گرفته است
«امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است»
تا لحظه های پیش دلم گور سرد بود
اینک به یمن یادشما جان گرفته است
در آسمان سینه ی من ابر بغض خفت
صحرای دل بهانه ی باران گرفته است
از هرچه بوی عشق تهی بود خانه ام
اینک صفای لاله و ریحان گرفته است
دیشب دو چشم پنجره در خواب می خزید
امشب سکوت پنجره پایان گرفته است
امشب فضای خانه ی دل سبز و دیدنی است
در فصل زرد، رنگ بهاران گرفته است