در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

مگر آن سوتراست از این تمدُّن،روستای تو


تمام خاک را گشتم  به دنبال  صدای تو

ببین باقیست روی لحظه هایم جای پای تو

اگر  کافر، اگر مؤمن به دنبال تو می گردم

چرا دست از سرِ من  برنمی دارد هوای تو

صدایم از تو خواهد بود اگربرگردی ای موعود

پر از داغ  شقایق هاست آوازم  برای  تو

تو را من  با تمام انتظارم جستجو کردم

کدامین جاده امشب می گذارد سربه پای تو

نشان خانه ات را از هزاران شهر پرسیدم

مگر آن سوتراست از این تمدُّن،روستای تو


یوسفعلی میرشکاک

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد