ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
اتل متل یه مادر نحیف و زار و خسته باصورتی حزین و
دستای پینه بسته
بپرس ازش تا بگه
چه جور میشهسوخت و ساخت
با بیست هزار تومن پول
اجاره خونهپرداخت
اجارههای سنگین
خرج مدرسه ما
خرج معاش خونه
خرجدوای مینا
بپرس ازش تا بگه
چه جوری میشه جنگ کرد
با سیلیجای سرخاب
صورتا رو قشنگ کرد
بپرس ازش تا بگه
چه جوری میشهجنگ کرد
یااینکه بی رنگ مو
موی سیاهو رنگ کرد
وقتی که گفتندبابا
تو جبههها شهید شد
خودم دیدم یک شبه
چند تا موهاش سفیدشد
می خوای بدونی چرا
نصف موهاش سفیده؟
بپرس که بعد بابا چی دیده، چی کشیده
یا میره داروخانه
برا دوای مینا
یا کهمیره سمساری
یا که بهشت زهرا(س)
یه روز به دنبال وام
مامانمیره به بنیاد
یه روز به دنبال کار
پیرِ آدم درمیاد
هر وقت بهمامان میگم:
«طعم غذات عالیه»مامان با گریه میگه:
«جای باباتخالیه»
بعضی روزا که توی خونه غذا نداریم
غذای روزقبلو
برا مینا میذاریم
مینا با غم میپرسه:
«غذا فقطهمینه؟»مامان با گریه میگه:
«بابات کجاس ببینه؟»
وقتی کهبیست میگیرم
میاد پیشم میشینه
نوازشم میکنه
نمرهها مومیبینه
میگم: «معلمم گفت
که نمره هات عالیه»مامان با گریهمیگه:
«جای بابات خالیه»
یه بار گفتم: «مامان جون
این آقابقالیه
با طعنه گفت تو خونه
جای بابات خالیه؟»
تا حرف منتموم شد
با دست تو صورتش زد
با گریه گفت: «ای خدا
بیشرفی تا اینحد؟»
میگم : «مامان راست بگو
اگه بابا دوست داشت
چرا ازت جداشد
پس چرا تنهات گذاشت؟»
چشم میدوزه تو چشمام
لب میگزه ،میخنده
بیرون میره از اتاق
محکم در و میبنده
رفتم و از لایدر
توی اتاقو و دیدم
صدای گریههاشو
از لای در شنیدم
داشت بابابام حرف میزد
چشاش به عکس اون بود
انگار که توی گلوش یهتیکه استخون بود
«مرتضی جون میدونم
زندهای و نمردی بعد خدا ومولا
ما رو به کی سپردی؟
دست خوش آقا مرتضی
خوش به حالت کهرفتی
ما اینجا مستأجریم
تو اونجا جا گرفتی؟
خواستگاریمیادته؟
چند تا سکه مهرمه
مهریه مو کی میدی؟
گره توی کارمه
مهریهمو کی میدی
دختر مون مریضه
بیاببین که موهاش
تندتند داره میریزه
مهریهمو کی میدی؟
اجاره خونه داریم
صاحبخونه میگفتش دیگه مهلت نداریم
امروز که صاحب خونه
اومد برااجاره
همسایمون وقتی گفت
مهلت بده نداره
یهو تو کوچه دادزد:اینا همش بهونهاس
دقّ اجاره داره
دردش اجارهخونهاس
به من چه شوهرش رفت
یا که زن شهیده
خونه اجارهکرده
یا خونه مو خریده؟
درد دل خستهمو
فقط برا تو گفتم
چوناز تموم مردم
«به من چه» میشنفتم
میگم خونه نداریم
خیلیمریضه بچه
سایة سرنداریم
همه میگن «به من چه»
با آه خود بهعکس
بابا جونم جون میده
چادرو وَرمیداره
موهاشو نشونمیده
صورتشو میذاره
روصورت شهیدش
بابام نگاه میکنه
بهموهای سفیدش
اشک مامان میریزه
روصورت باباجون
بابام گربهمیکنه
برای غمهای اون
بابا با چشماش میگه
قشنگِ مهربونم
همسر خوب و تنهام
غصه نخور میدونم
اتل متل یهمادر
نحیف و زار و خسته
با صورتی حزین و
دستای پینهبسته
دستای پینهدارش
عجب حماسه سازه
دستایی کهشوهرش
خیلی به اون مینازه
دستایی که پرچمِ
بابا روورمیداره
توی خزون غیرت
دستایی که بهاره
دستایی که عینهو دست بابا میمونه
نمیذاره سلاحِ
بابام زمین بمونه
دستیکه بچههاشو
بسیجی بار میاره
بذر غیرت و ایمان
تو روحشونمیکاره
درسته که شوهرش
تو جبههها شهید شد
درسته که مویاون
بعد بابا سفید شد
اما خون بابا و موهای مادر من
وقتی باهم جمع شدن
سیلی زدن به دشمن
سرخی صورت اون
سرخی خونباباست
موی سفید مادر
افتخار بچههاست
باید فهمیده باشی
چهجوری میشه جنگ کرد
با سیلی جای سرخاب
صورتا رو قشنگ کرد
بایدفهمیدهباشی
چه جوری میشه جنگ کرد
یا اینکه بیرنگ مو
موی سیاهورنگ کرد
اتل متل یه مادر
خیلی چیزا میدونه
از بیمروّتیها
ازبازی زمونه
ای که در این حوالی
غربت مارو دیدی
صداینالههای مادرمو شنیدی
دست رو گوشات گذاشتی چشماتو خیرهکردی
زل زدی به مادرم
فکر کردی خیلی مردی؟
تو که به زخمقلب
مامان نمک گذاشتی
اگه مامان بمیره
مادرمو تو کشتی
اگهبابام نبودش هر چی داشتی میخوردن
مال و منالت که هیچ
مادرتممیبردن
اگه مامان بمیره
دق میکنم، میمیرم
پیش خدا وبابام
من جلو تو میگیرم