در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

طنز سوم

طنز سوم
استاد بوالفضول الشعرا

بازیگر محبوب دل تو بودم
یادآور »رابرت دنیرو«بودم
خود خالق سبک و شیوه ای نو بودم
هرچند فقط«رهگذر 2» (1) بودم!
¤
مامانی گفت یک سوپر استارم!
بابایی گفت آکتری قهّارم!
کی چشم به سیمرغ بلورین دارم
امسال پی جایزه ی اسکارم!
¤
فانوس خیال بنده را نفت آمد
شد کوچه ی ذهن من پر از رفت-آمد!
این موکب استاد »فری فینچر«(!) ماست
ره باز کنید دوستان! »هفت« (2) آمد!
¤
دارد روی سن حال و هوایی ویژه
بازیگر ما، ناز و ادایی ویژه
این گونه و بینی و لب این گونه نبود
دست تو درست، جلوه های ویژه!

(1):اشاره به نقش های فرعی و گذری در فیلمنامه ها!
(2)فیلم معروف «دیوید فینچر» که نامش را از برنامه «فریدون جیرانی» اقتباس نموده است!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد