در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

«امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است»

به یاد شهیدان
سلمان هراتی
در سینه ام دوباره غمی جان گرفته است
«امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است»

تا لحظه های پیش دلم گور سرد بود
اینک به یمن یادشما جان گرفته است

در آسمان سینه ی من ابر بغض خفت
صحرای دل بهانه ی باران گرفته است

از هرچه بوی عشق تهی بود خانه ام
اینک صفای لاله و ریحان گرفته است

دیشب دو چشم پنجره در خواب می خزید
امشب سکوت پنجره پایان گرفته است

امشب فضای خانه ی دل سبز و دیدنی است
در فصل زرد، رنگ بهاران گرفته است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد