در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

الفباى درد

الفباى درد

الفباى درد از لبم مى تراود
نه شبنم، که خون از شبم مى تراود

سه حرف است مضمون سى پاره دل
الف. لام. میم. از لبم مى تراود

چنان گرم هذیان عشقم که آتش
به جاى عرق از تبم مى تراود

ز دل بر لبم تا دعایى برآید
اجابت ز هر یاربم مى تراود

زدین ریا بى نیازم، بنازم
به کفرى که از مذهبم مى تراود  

 

 

 

قیصر امین پور

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد