در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست

از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست
آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست
آهسته به گوش فلک از بنده بگوئید
چشمت ندود این همه یک شب قمر اینجاست
آری قمر آن قمری خوشخوان طبیعت
آن نغمه‌سرا بلبل باغ هنر اینجاست
شمعی که به سویش من جانسوخته از شوق
پروانه صفت باز کنم بال و پر اینجاست
تنها نه من از شوق سر از پا نشناسم
یک دسته چو من عاشق بی‌پا و سر اینجاست
هر ناله که داری بکن ای عاشق شیدا
جائی که کند ناله‌ی عاشق اثر اینجاست
مهمان عزیزی که پی دیدن رویش
همسایه همه سرکشد از بام و در اینجاست
ساز خوش و آواز خوش و باده‌ی دلکش
آی بیخبر آخر چه نشستی، خبر اینجاست
ای عاشق روی قمر ای ایرج ناکام
برخیز که باز آن بت بیداد گر اینجاست
آن زلف که چون هاله به رخسار قمر بود
بازآمده چون فتنه‌ی دور قمر اینجاست
ای کاش سحر ناید و خورشید نزاید
کامشب قمر این جا قمر این جا قمر اینجاست 

 

شهریار

نظرات 5 + ارسال نظر
فردین دوشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:48 ب.ظ

سلام
خیلی عالی بود

متین پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:41 ب.ظ

هر ناله که داری بکن ای عاشق شیدا

نیما دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:37 ق.ظ http://roozbehrooz.mihanblog.com

کاش توضیحش رو هم می نوشتید که این شعر رو در مورد قمرالملوک وزیری اولین خواننده ی زن معاصر سروده است.
قمرالملوکی که از قضا ایرج میرزا هم عاشقش بوده ولی به وصالش نرسیده

رضا جمعه 11 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 05:39 ب.ظ

سلام . ضمن تشکر

داستان این سروده بسیار زیباست . چندی قبل جایی مطالعه کردم .

که یک کارگر برای جشن عروسی پسرش آرزوی حضور و آواز قمر را داشت .
که به حقیقت پیوست . واستاد شهریار به وجد آمد و این شعر زیبا را سرود .

با تشکر:رضا:

فاطمه دوشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1395 ساعت 12:14 ق.ظ

در کوری چشم فلک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد