در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

دست من بر سر زلفین تو بند است امشب

دست من بر سر زلفین تو بند است امشب
با خبر باش که پایم به کمند است امشب
جان من در خور یک بوسه ای از لعل تو نیست
قدس من باز بگو بوسه به چند است امشب
لب من بر لب چون لعل تو ای مایه ناز
مگسی سوخته بنشسته به قند است امشب
 

 

امام خمینی (ره)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد