بارانی

با همه ی بی سر و سامانی ام
 باز به دنبال پریشانی ام
طاقت فرسودگی ام هیچ نیست
 در پی ویران شدنی آنی ام
آمده ام آن لحظه ی توفانی ام
دلخوش گرمای کسی نیستم
 آماده ام تا تر بسوزانی ام
آمده ام با عطش سالها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا که بگیری و بمیرانی ام
خوبترین حادثه می دانمت
خوبترین حادثه می دانی ام
حرف بزن ابر مرا باز کن
 دیرزمانی است که بارانی ام
 حرف بزن حرف بزن سالهاست
 تشنه ی یک صحبت طولانی ام  

محمد علی بهمنی 

تقدیر از "تیمور ترنج" و "محمدعلی بهمنی" در کنگره سراسری شعر دف

تقدیر از "تیمور ترنج" و "محمدعلی بهمنی" در کنگره سراسری شعر دفاع مقدس 21 اسفند 1387 ساعت 11:18 نخستین نشست شعرخوانی هفدهمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس شامگاه 20 اسفندماه در تالار شهید آوینی بندرعباس برگزار و در آن از زنده یاد تیمور ترنج و محمدعلی بهمنی، به عنوان مروجان گونه‌هایی از شعر دفاع مقدس تقدیر شد.\ به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به بندرعباس، سعید بیابانکی و عبدالرحیم سعیدی‌راد به عنوان دبیران این جلسه، به اظهار نظر درباره اشعار خوانده شده پرداختند.  شاعرانی چون سعید خورشاهیان، افشین علا، عباس چشامی، فرشته رستمی، هادی منوری و علی باقری اشعار خود را در حوزه‌های پایداری و دفاع مقدس قرائت کردند. سپس محمدعلی بهمنی به پاس ترویج غزل‌سرایی در حوزه دفاع مقدس مورد تقدیر قرار گرفت.  در پایان این مراسم مریم ترنج فرزند زنده‌یاد تیمور ترنج شعری در مدح پدرش خواند که در قسمتی از آن آمده است: پیشانی‌ات شلوغ‌ترین بندر جهان است/ به پرنده‌هایی فکر می‌کند که از چشمهایم پر می‌کشند/ می‌نشینند روی زخم‌های مادر بزرگ/ روی سیب زردی در گونه‌های مادر که با هیچ سیلی‌ای سرخ نشد. مریم ترنج در حاشیه‌ این مراسم و در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا درباره آثار پدرش گفت: شعر تیمور ترنج بیوگرافی و زندگی‌نامه اوست. اکثر آثار برجسته وی دارای این ویژگی هستند.  وی افزود: مرحوم ترنج با شعر سلیقه‌ای برخورد نمی‌کرد و شاعران جوان و پیشکسوت را به صورت برابر مورد حمایت قرار می‌داد.  تیمور ترنج در سال 1333 و یکی از روستاهای چهارمحال بختیاری متولد شد و دو سال بعد به همراه خانواده خود به خرمشهر نقل مکان کرد.  وی در سال 1355 برای تحصیل در دوره‌های زبان، برق و الکترونیک به آمریکا رفت و در سال 1357 به خرمشهر بازگشت.  اولین مجموعه شعر او با عنوان "صدای مردم ژرفا" در سال 1372 توسط نشر نوید منتشر شد.  تیمور ترنج در سال 1379 به عنوان شاعر برگزیده دفاع مقدس مورد تقدیر قرار گرفت و سرانجام در روز سیزدهم خردادماه سال 1383 به دلیل بیماری کبد دار فانی را وداع گفت.  دومین نشست هفدهمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس، صبح امروز(21 اسفندماه) و به یاد شادروان احمد زارعی، یکی از بنیانگذاران کنگره شعر دفاع مقدس آغاز شده است.  مراسم اختتامیه هفدهمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس فردا (بیست و دوم اسفند) در بندرعباس برگزار می‌شود.

خبرگزاری ایبنا

بهار بهار

بهار بهار
صدا همون صدا بود
 صدای شاخه ها و ریشه ها بود
 بهار بهار
 چه اسم آشنایی ؟
صدات میاد ... اما خودت کجایی
 وابکنیم پنجره ها رو یا نه ؟
 تازه کنیم خاطره ها رو یا نه ؟
بهار اومد لباس نو تنم کرد
تازه تر از قصل شکفتنم کرد
 بهار اومد با یه بغل جوونه
 عید آورد از تو کوچه تو خونه
 حیاط ما یه غربیل
 باغچه ما یه گلدون
 خونه ما همیشه
 منتظر یه مهمون
 بهار اومد لباس نو تنم کرد
 تازه تر از فصل شکفتنم کرد
بهار بهار یه مهمون قدیمی
یه آشنای ساده و صمیمی
یه آشنا که مثل قصه ها بود
 خواب و خیال همه بچه ها بود
 آخ ... که چه زود قلک عیدیامون
وقتی شکست باهاش شکست دلامون
 بهار اومد برفارو نقطه چین کرد
خنده به دلمردگی زمین کرد
چقد دلم فصل بهار و دوست داشت
واشدن پنجره ها رو دوست داشت
بهار اومد پنجره ها رو وا کرد
من و با حسی دیگه آشنا کرد
 یه حرف یه حرف � حرفای من کتاب شد
حیف که همش سوال بی جواب شد
دروغ نگم � هنوز دلم جوون بود
که صب تا شب دنبال آب و نون بود 

محمد علی بهمنی

محمد علی بهمنی

بزرگداشت محمدعلی بهمنی در بندرعباس 

 

محمدعلی بهمنی زادهٔ فروردین ۱۳۲۱ در شهر میناب شاعر و غزل سرای سرای سرای ایرانی است. شعر بهمنی نیز البته شاید با خود او متولد شده باشد ، گرچه بسیاری بر این عقیده‌اند که غزل‌های او وام‌دار سبک و سیاق نیما یوشیج ست . نخستین شعر بهمنی در سال ۱۳۳۰ ، یعنی زمانی که او تنها ۹ سال داشت، به چاپ رسید. [۱]

محمدعلی بهمنی در سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت تندیس خورشید مهر به عنوان برترین غزل‌سرای ایران گردید. در سال ۱۳۸۳ با همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هرمزگان , همزمان با برگزاری ششمین کنگره سراسری شعر و داستان جوان در بندرعباس نکوداشت محمدعلی بهمنی برگزار گردید. در کنگره سراسری شعر دفاع مقدس از او تقدیر شده است. [۲]
 

بزرگداشت محمدعلی بهمنی در بندرعباس

در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من

  در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من  

 در دیگران می جویی ام اما بدان ای دوست
 اینسان نمی یابی ز من حتی نشان ای دوست
 من در تو گشتم مرا در خود صدا می زن
 تا پاسخم را بشنوی پژواک سان ای دوست
در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
سردی مکن با این چنین آتش به جان ای دوست
 گفتی بخوان خواندم اگر چه گوش نسپردی
حالا لالم خواستی پس خود بخوان ای دوست
من قانعم آن بخت جاویدان نمی خواهم
گر می توانی یک نفس با من بمان ای دوست
یا نه تو هم با هر بهانه شانه خالی کن
 از من من این برشانه ها بار گران ای دوست
نامهربانی را هم از تو دوست خواهم داشت
بیهوده می کوشی بمانی مهربان ای دوست
 انسان که می خواهد دلت با من بگو آری
 من دوست دارم حرف دل را بر زبان ای دوست 

محمد علی بهمنی