ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
نقش اندامش میان آب
رنگ خواب آشنایی در نگاهم ریخت .
ساق پایش همچو ماهی ، نرم
زیر دستم آمد و بگریخت .
آن قدر در گوش او خواندم
تا تهی شد خاطرم از شعر شورانگیز ،
شوری بازوی او ماند و لبان من
گرمی مرداد ماند و سردی پرهیز .
چون دو روح تشنه ، گرم عشق
با غم هستی در افتادیم .
شام ، از ره می رسید و ما
ماسه های خیس را از تن تکان دادیم
مهدی سهیلی
سلام
اسن عجیب وبلاگت من رو کشوند به اینجا و البته خوشحالم از این موضوع !
جدا شما ژاپنی هستین یا مقیم اونجا !؟
وبلاگ خوب شاعرانه ای داری
درود و بدرود !
با درود
شعر «سایه ها» از آن زنده یاد محسن هشترودی است.
موفق باشید.