در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

فال نیک

فال نیک

گفتى: غزل بگو! چه بگویم مجال کو
شیرین من، براى غزل شور و حال کو
پر مى زند دلم به هواى غزل، ولى
گیرم هواى پرزدنم هست، بال کو
گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلى براى تماشا و فال کو
تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگ هاى سبز سرآغاز سال کو
رفتیم و پرسش دل ما بى جواب ماند
حال سؤال و حوصله قیل و قال کو 

 

 

قیصر امین پور

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد