ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
تلقین
دنیا حکایت تلخی ست از درد و غصّه و ماتم
دنیا حکایت تلخی است افهم علی رضا افهم!
این مرگ نیست ، این هستی ست، افهم که وصله ی کفشی
دل بسته ای به این دنیا؟ دل داده ای به این عالم؟
تلقین مکن به خویش این را کاین شکّر است و شیرینی ست
این شوکران شکر دارد امّا لبالب است از سم
دنیا به این نمی ارزد تا دشمن کسی باشیم
هم شکوه می کنیم از خویش، هم شکوه می کنیم از هم
از مکر نابرادرها هر سو که می روی چاه است
تنهاتریم از یوسف، تنهاتریم از رستم
مردی رهاتر از حلاج، مردی رهاتر از شبلی
آمد به خواب من امشب با ابر گیسویش درهم
فرمود لاابالی شو، آیینه شو، جلالی شو
فرمود از چه می ترسی؟ گفتم ز مرگ می ترسم
افهم که زنده باید شد، در عاشقی و رسوایی
عاشق تریم از حوّا، رسواتریم از آدم
مهرماه 1389