در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

مقام رهبرى -- استاد شهریار

تو آن سروى که چون سر برکنى سرها بیارایى

وگر سرور شدى آئین سرورها بیارایى

به نقاش ازل مانى که با نقشى جهان‏آرا

چمن‏ها با گل و سرو و صنوبرها بیارایى

بدین شوق شهادت‏ها چه بیم از لشکر کافر

که هر آنى تو آن رانى که لشکرها بیارایى   

 

ادامه در :  http://mersad.net/blog/category/shahryar.html