در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

در حوالی غروب

یک عمر پشیمان ز پشیمانی خویشم

آه بحرین بی‌دفاع؛ شهدایت را به خاک بسپار و برخیز

بسم الله الرحمن الرحیم

قرن‌هایی است
تا نسیم آه اویس قرن
از یمن
فریاد می‌دارد
یا محمدا
قرن‌هایی است
تا لؤلؤ بحرین
می‌چکد از چشم زنان سوگوار رودها
رود رود رود
بطحای خونین
قرن‌هایی است
تا سرگذشت تلخ این قوم
تکرار ثقیفه‌ایست
که از ظهر صفین
تا عصر عاشورا
بدن چاک چاک رسول‌الله را به فریاد می‌موید
یا محمدا
زیتون‌زارهای لبنان و فلسطین
نخل‌های عراق
دخترانی دلبر از دست داده‌اند
نشسته بر ساحل مرج البحرین
عقیق سرخ یمن می‌بارند
ویلی ویلی ویلی
دورافتاده‌ای از یتیمانت
یا فارس الحجاز
اینجا
سرزمین عرب است
در جاهلیت مدرن
زنده به گور می‌کنند
دختران آرزوهای ما را
ناله‌های سمیح القاسم
هجر سرودهای محمود درویش
صدای یار یار نزار قبانی است
پیچیده در کلمات شعر من
«آه بلقیس
تو را از پا در آوردند
این کدام امت عرب است
که صدای قناری را از پا می‌اندازد؟»
اینان چه حاکمانی‌اند ما را
لیبی را شرحه شرحه
یمن را خاک و خون
بحرین را ابوغریبی بزرگ
آه بحرین بی‌دفاع
شهدایت را به خاک بسپار و برخیز
من عرب را رسوا خواهم کرد...
من
خطابه‌های توفیق زیاد فلسطینم
فریاد البیاتی عاشق
«اگر اصحاب کهف
در انتظار معجزه خوابیدند
من به انتظار معجزه
به حرکت و افروختن آتش‌ها ادامه دادم...»
های
نوکران تاریخی شیطان
سپاس‌گذاریم
برای هر مسلسل
که کتف جوانان را سوراخ سوراخ کرد
سپاس‌گذاریم
برای خون اطفالمان
که شراب شمایان شد
در رقص شمشیرهای جاهلی
حاکمان رسوای عرب
رسوایتان خواهم ساخت
به آوای ابوسلمی
کاش در وجود نبودید
ای خوک‌های نفت و چربی
کفتارهای نشسته بر مزار رسول خدا
جناب شیخ صخره آل بته
و ای مفلوک لات
که ملک خواندی خودت را
خوب بشنوید
از حرمسراها سر بیرون کنید
صدای پاهای منظمی است
همچون آوای قطرات باران
سپاهی می‌آید
سپاه باران است
باران شکست ناپذیر
از ایران «اسلام»
از عراق «علی»
از لبنان «حسین»
از یمن «حسن»
لشگر اسلام است
شورش مستضعفان صالح
بشنوید
جبرئیل امین است
به استقبالشان
ان الارض یرثها عبادی الصالحون
جاروکشان بتخانه شیطان بنی صیون
بشنوید
از افریقیه و حجاز
آواز سپاه محمد را
استخوان‌هایتان را خرد می‌کند این سیل
تا به اربابانتان برسد
ابتدای نبرد نهایی است
پرچم‌های سیاه و سرخ برافراشته شده‌اند
ای غول‌های بیابان‌های نجد
پایانتان رسیده
ای اولاد جهالت و بردگی
امت واحده از شرق به پا خاسته
بشنوید...
پژواک فریاد روح‌الله ابن محمد را
خمینی بت‌شکن
از حنجره خونین اسماعیل‌ها
بکشید ما را
امت ما زنده‌تر می‌شود
بکشید ای آل‌خلیفه
فرزندان بی‌سلاح قتال العرب را
بکشید ما را
که روز سگ‌کشی نزدیک است
صبر کنید
ای خواهران خون جگر شده
ای برادران زخم خورده‌ام
یا شعب الاسلام
گوش بسپارید
آوای آسمانی علی را
«الا فالحذر الحذر
من طاعة ساداتکم و کبرائکم
الذین تکبرو عن حسبهم
و ترفعوا فوق نسبهم
والقوا الهجینة علی ربهم
و جاحدوا الله علی ما صنع بهم
مکابرة لقضائه
و مغالبة لالائه
فانهم قوائد اساس العصبیه
و دعائم ارکان الفتنه
و سیوف اعتزاء الجاهلیه»
خوب نگاه کن
های زرقای یمامه
که حلول کردی در شعر من
و بگو
رویت ما رأیت...رأیت ما زویت
تک سواری از راه می رسد
با عمامه رسول الله
یا محمدا 
 

 

کاظم رستمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد