ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
امروز به غیر دل در این صحرا نیست دل ریخته آنقدر که جای پا نیست
1
امروز به غیر دل در این صحرا نیست
دل ریخته آنقدر که جای پا نیست
گویید که عمروعاصیان حیله بس است
آیید و ببینید علی تنها نیست
2
تکرار ظهور داور و باور بود
یا روز علی و خیبر دیگر بود
دیدیم قرین، کثرت و وحدت با هم
میلیون میلیون صدا و یک حنجر بود
3
دیدید هنوز عشق لشکر دارد
دیدید که این قافله رهبر دارد
ای مانده نهروانی پست، هنوز
این ملک علی، مالک اشتر دارد
4
امروز رخش آینه فرداهاست
فردا که تحقق همه رویاهاست
گفتند بریده اندامت ز علی
این جهل مرکب ابوموسی هاست
5
دیدیم که نطق جان شکاری داری
دیدیم چه قدر و اقتداری داری
دیدیم چو تیغ دو لبت را، گفتیم
ای پورعلی! چه ذوالفقاری داری
6
آن روز بساط خویش را برچیدند
حرمت شکنان کوردل بد دیدند
بهتر که به لانه های خود برگردند
گرگان که ز عکس شیر می ترسیدند
7
ای می زدگان، میکده پیری دارد
ای راهروان قافله میری دارد
این حیله و مکر و چنگ و دندان تا کی؟
ای روبه و گرگ، بیشه شیری دارد
علی انسانی